( جهان متغير – سياست متغير – پاسخ متغير )

شرايط واوضاع روز جهاني ورفتار هاي متغير وچند گانه كشور هاي صاحب قدرت , به صورت جدي منافع ملي كشورهاي ديگر را تهديد نموده وبه علت عدم امكان پيش بيني رفتارهاي فوق , كشور هاي جهان سوم وحتي كشور هاي صاحب سبك وتوسعه يافته , عكس العملهاي چندگانه و متفاوت ومنفعلانه اي از خودبروزمي دهند كه در نهايت سمت وسوق تحقق اهداف طرف مقابل را پيدا مي نمايد . لذا سياست گذاران واستراتژيستهاي كشور هاي جهان سوم نياز به تحليل دقيق واقعيات وافزايش قدرت پيش بيني اقدامات و رفتار هاي چند گانه بين المللي را دارند . به عبارتي ديگر ديناميك بودن تصميم گيريها وسرعت عمل وچند گانگي عملكرد رفتارهاي سياسي ,به بادكنكهايي با رنگها وطرحهاي متفاوت ومتنوعي تشبيه مي گردند كه هيچ اميدي به ماندگاري آنها نيست واز همين رو تئوري جديد سياسي در دنياي امروز به عنوان تئوري بادكنك شكل گرفته است .
بادكنكهاي سياسي
بررسي وتحليل وپيش بيني رفتارهاي چند گانه سياسي كه كشور هاي مختلف در زمانها و مكانهاي متفاوت بصورت متغير از خود بروز مي دهند . گاهاً رفتار هاي فوق براي يك موضوع مشابه چند گونه , متفاوت ومتغير مي باشد .مشابه حقوق بشر-انرژي هسته اي- تروريست – دمكراسي و ........
هدف :
با توجه به رفتار هاي فوق , روشهاي مقابله با رفتار هاي مختلف وچند گانه ازقبيل پيش بيني زمان و مكان ونحوه مقابله بمنظور حداكثر بهره برداري در جهت حفظ منافع ملي مشخص مي گردد.
فرضيه اساسي :
در جهان كنوني كه سياست گذاري كشور ها دقيقاً بر اصول منافع ملي خودشان اتخاذ شده است و ارتباطات كشور ها در قالب كنش و واكنشهاي جهاني تعريف مي گردد: به نظر مي رسد كه بر اساس اصول اساسي كه اين نيزتابع شرايط مختلف,شكلهاي مختلفي ميگيرد و به عبارتي كاملاً ديناميك است , رفتارها وسياستگذاريها , براي نيل به اهداف اصلي , بسيار متغير وبااشكال و ماهيتهاي مختلفي انتخاب مي گردد. براي اين رفتارها از قبل زمان ومكان مصرف مشخص شده است . به عبارتي ديگر رفتارها، مشابه پرتاب بادكنكهايي است كه براي يك هدف خاص , هركدام رنگ وشكل متفاوتي داشته واز قبل مشخص شده است كه كدام بادكنك در چه فضايي ودر چه زماني بايد تركيده شود .ضمناً به نظر مي رسد كه بادكنكهاي فوق با توجه به مقتضيات ونيازهاي فرهنگي اجتماعي , سياسي واقتصادي منطقه پرتاب , انتخاب مي گردند كه مقاومتي ايجاد نگردد.
نحوه اقدام :
با توجه به رفتار هاي متغير ذكر شده مقابله هاي سنتي ويكسان ويا قالب وتفكر قاطعيت ظاهري به هيچ عنوان كارساز نبوده وعمدتاً به علت متغير بودن نوع رفتارها , سيستمهاي سنتي , دچار سردگمي و انفعال مي شود . ضمناً يكي ديگر از اهداف نتظيم كنندگان رفتارهاي متغير , به انفعال كشاندن سيستمهاي فوق مي باشد . بنابر اين به نظر مي رسد كه مناسبترين نحوه مقابله وبرخورد پيش بيني و آگاهي از زمان و مكان رفتار ومدت مصرف آن مي باشد . ضمناً بايد امكان ارائه رفتارهاي متغير به منظور بي اثر نمودن وتغيير افكار در زمانها ومكانهاي متفاوت دقيقاً شناسايي وفراهم شود وهمچنين مي بايد توانايي تغيير زمان ومدت مصرف رفتا رها ايجاد گردد . در صورت بروز اينگونه اقدامات فضاي رفتارها از حالت تك قطبي خارج شده وبه يك فضاي رقابتي تبديل مي شود به عبارتي ديگر تعداد زيادي بادكنك در فضاها رها شده است كه هيچ اطميناني به سالم ماندن ونتيجه گرفتن از آنها بجر اقدامات حساب شده قبلي نيست . در اين مقوله , تنها عامل تاثير گذار در خنثي نمودن رفتارهاي چندگانه , افزايش مشاركتهاي مردمي , وحدت ملي وتوجه كامل به منافع ومصالح ملي , تبديل محدوديتهاي به فرصت وتبديل فرصتها به مزيت مي باشد .
ضمناً افزايش باورها و اعتماد در مردم به اركان نظام وپرهيز از تبليغات منفي و جو ارعاب وتهديد واتهام وبصورت كلي توجه به قسمت پرليوان ,درخنثي نمودن رفتارهاي چندگانه بين المللي بسيار موثر مي باشد
به عبارتي ديگر با وجود تشكل هاي مردمي پويا ورسانه هاي مسيوليت بذير وقابل اعتماد وتصميم گيران منتخب مردم ومورد اطمينان عمومي , رفتارها ي متغير وسياستهاي چند گانه كاربردي نخواهد داشت . دراين حالت نظامهاي استكباري در ترسيم وتدوين ايجاد متغييرهاي رفتاري براي كشور هاي ديگر وبازيگرداني، خود دچار بازي مي شوند.

آ-ارسطو

يزدفردا