زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

قدیم‌ها خانه‌های یزد، چاه چهل متری داشتند و کنار آن خزینه‌هایی تعبیه شده بود که آب چاه را برای مصرف ماهیانه در آن می‌ریختند عده‌ای هم که فقط زور داشتند و نیاز به تخصص و هنر خاصی نبود به شغل کشیدن آب از چاه‌های منازل مشغول بودند که به آنها «آبکش» می‌گفتند ازجمله اکبر آبکش که معروف بود و در مجالس روضه‌خوانی شرکت می‌کرد البته برای نوشیدن چای و قلیان کشیدن در یکی از سال‌ها در ماه محرم مرحوم مشیرالممالک امر پذیرایی را به نوکرهایی که از تهران آمده بودند واگذار کرده بود و آنها به رسم دربار چای را در استکان لب‌نما (کمی سر استکان خالی بود) می‌ریختند برخلاف همیشه که چای‌ریزها اکبر آبکش را می‌شناختند و برای تعارف و عدم اعتراض برایش لیوان چای نبات پررنگ و لب تا لب می‌ریختند اکبر علت سرخالی بودن استکان‌ها را پرسید گفتند: برای اعیان و آدم‌های علاوه‌تر لب استکان خالی می‌گذارند و لب‌نما می‌ریزند.

از قضا آن شب کسی چای به اکبر آبکش نداده بود او هنگام خروج از روضه با اوقات تلخ و با اعتراض به مرحوم مشیرالممالک گفت: من امشب فهمیدم از همه بزرگان (علاوه‌تر و اعیان‌تر) هستم چون همه را نصف استکان چای دادند ولی به من (اصلا) چای ندادند!!

بر منوال این خاطره فهمیدم آقای رئیسی هم برای معلم‌ها وزیر ویژه و اعیانی در نظر گرفته و معلمان و دانش‌آموزان را (اعیان‌تر) از همه اقشار دیده چون بیشتر وزرایش یک عنوان دکترا از یک دانشگاهی حقیقی یا سهمیه‌ای و اعطایی گرفته‌اند اما این ‌آقای وزیر پیشنهادی نه تنها رزومه قابل عرضه در امور آموزشی و پرورشی ندارد بلکه مدرک دکترایش هم در رده (نخبگان بدون مدرک) ارزیابی شده است ولی ایشان را در منزل، «دکتر» صدایش می‌زنند شما هم به ایشان بگویید: «دکتر» ضمناً به قیاس اکبر آبکش فهمیدیم که معلمان ازجمله زبان‌دراز حقیر از همه علاوه‌تر و اعیان‌تر هستیم.

زبان‌دراز

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/Dah06
  • نویسنده : زبان دراز
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا