یزدفردا: ذوالنوری، نماینده‌ مجلس: «ایران آمادگی اعزام تعدادی معلم تاریخ برای آموزش به روس‌ها دارد.»

راضیه حسینی: به نماینده‌ محترم پیشنهاد می‌کنیم، قبل از این‌که اقدام هوشمندانه‌ی خود را عملی کنید، از ظرفیت این معلم‌ها در داخل استفاده کنید. چند جلسه درس تاریخ برای مسئولان هم بگذارید بد نیست.

البته که ما می‌دانیم مسئولان همگی تاریخ را از برند و دوره هم کرده‌اند، ولی بد نیست برای ارزیابی معلمانی که قرار است به خارج بروند، چند ساعتی پای درس‌شان بنشینند. شاید خواندن قسمتی از تاریخ را جا انداخته باشند.

نمی‌دانیم چگونه، ولی در اکثر مقاطع زمانی، یک قسمت از تاریخ توسط مسئولان وقت، جا می‌مانَد، و به صورت کاملاً اتفاقی قسمتی است که شامل دخالت‌های روس‌ها می‌شود.

در واقع خلاصه‌ی تاریخ گذشته‌ی ما این‌گونه است که ما بودیم و یک سری حاکم وقت و زیر دستان‌شان، روسیه هم بود. قبل از آن ما بودیم و حاکمان وقت و شورروی. اصلاً بعید نیست به جایی برسیم که بگوییم «یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون و روس‌ها تو مملکت ما هیچ‌کس نبود.»

ولی با این حال باز مسئولان ما به صورت عجیبی دکمه‌ی ریست فکتور‌ی‌شان زده می‌شود و روس‌ها را رفیقان گرمابه و گلستان خود می‌بینند. همین چند وقت پیش بود که معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه گفت: «رئیسی را در روسیه عالی تحویل گرفتند؛ پوتین ۷۶ پله پایین آمد تا ماشین رئیس جمهور را استقبال کرد؛ با وجود برف شدید، تا زمان حرکت ماشین، تکان نخورد.» کاش عوض شمردن پله‌های زیر پای پوتین، بارهایی که ایران از این کشور ضربه خورد را می‌شمردید.

البته که لازم نیست. مهم حالا است و پله‌هایی که پوتین برای رئیسی در نوردید. مهم حال است و پیشنهادی که روسیه برای جزایر سه گانه داده است. مهم آینده است و باز هم فراموشی همه‌ی این‌ها و دوباره روز از نو، روزی از نو. دوباره داستان همیشگی ما و روسیه. داستانی که پایان باز دارد.

بالا رفتیم ماست بود روسیه هم کنارش بود

پایین اومدیم دوغ بود بازم روسیه کنارش بود.

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا