با دوستان و همکاران «بافق فردا»، سری زدیم به مجمتع تفریحی شهید برزگری صادق آباد یا همان ریگ های صادق آباد. البته این بار به قصد دیدن آسمان و ستاره.

 خودمان را به صادق آباد رساندیم.  بیست نفری شدیم.

صادق آباد را تپه های ماسه بادی یا همان ریگ به طرز باشکوهی احاطه کرده است. جالب است که از تپه های شن روان تا خود روستا، یکی،دو کیلومتر بیشتر فاصله نیست. یعنی از خشکی مطلق یه فاصله چند هزار گام، به یک روستای نسبتاً خرم می رسی. درختان خرمایش که در یک ردیف، قامت بسته و قد کشیده اند، دیدنی است. آب روانی هم دارد و با همه ی بی مهری هایی که به روستاها شده، صادق آباد هنوز پابرجا و زنده است.

آنطور که اهل فن می گویند، خدای قادر متعال، باد را فرمان داده که سنگ های سخت را بفرسابد و به اندازه های بسیار ریز و خرد، در یکجا تلنبار کند و همین شده است ریگ های صادق آباد. منظره دیدنی و چشم انداز زیبایی بوجود آورده است. بعید می دانم کسی به تپه های شن رفته باشد و از آن خاطره به یاد ماندنی نداشته باشد. مخصوصاً اگر بتوانید قبل از طلوع خورشید آنجا باشید و خنکای شن را زیر پا حس کنید و برآمدن خورشید را در آسمان به نظاره بنشینید.

سالها بود که این جاذبه زیبای گردشگری به حال خود رها شده بود. بعضی از مردم به صورت انفرادی به آنجا می رفتند. حتی می توانم بگویم قریب به اتفاق بافقی ها هم آن را ندیده بودند. خوشبختانه در زمان دولت گذشته توجه خاصی به این منطقه شد و کم کم با همت چند برادر، موسسه ای تشکیل و تاسیساتی برپا شد. انصافاً؛ کار خوبی هم شده است. و کار خوبتر وقتی می شود که شنیدم تا چند وقت دیگر می خواهند تمام انرژی مصرفی محوطه را از خورشید تامین کنند. به دوستان گفتم کاش همتی می کردیم و بافق را به عنوان شهر پیشرو در این زمینه یعنی انرژی خورشیدی، می شناساندیم. بی شک دنیای آینده _ که در آن نفت و سوخت های فسیلی گران خواهد شد _ این نوع انرژی، عزیزدردانه خواهد شد و خوش بحال مردمی که تکنولوژی آن را در اختیار داشته باشند.

یکی از کارهای جالب مسئولان تفریگاه صادق آباد، خرید چند دستگاه تلسکوپ قوی هست. ما هم رفتیم و از درون مردمک های این تلسکوپ ها به آسمان خیره شدیم. ماه، فوق العاده بود. باشکوه و مغرور. با داشتن صورتی آبله گون و مجروح از برخورد اجرام سماوی، باز هم زیباست. عجیب تماشایی است. عروس آسمان شب یعنی زحل را هم به مدت چند لحظه دیدم. افسوس که هوای ابری مجال دیدار طولانی نداد.

کلاس درس خودمانی هم داشتیم و از آسمان و رازهایش بیشتر دانستیم و فهمیدیم که در برابر عظمت آسمانها و کهکشان ها، چقدر حقیریم.  

 

از همینجا همه شما را دعوت می کنم شبی از این شب ها، به آسمان بالای سرتان نگاهی بیندازید. اگر حوصله بیشتری هم داشتید چند کیلومتری در دل شهر بافق به پیش برانید و به تپه های شن صادق آباد بروید و از پشت تلسکوپ، جهان تازه ایی را ببینید.

آنچه در آسمان صادق آباد و در کنار ریگ های روانش هست، چیزی کم از رصدخانه های دیگر ندارد. فقط بنایی می خواهد که مطمئنم روزی ساخته خواهد شد و کمی خلاقیت، تا آنچه می گوئیم به صورت تصویری و مدرن ارائه شود و به این طریق تاثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد.

این کار را هم یقین دارم بچه های دبیرستانی بافق هم می توانند. همانطور که در سفر ما به آسمان بافق، چند نوجوان بافقی، تنظیم کننده تلسکوپ ها بودند و به نوعی، بَلَد ما در این راه ناشناخته.

 

 محمد علی پورفلاح

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا