رضا سلطان زاده

هفته نامه آیینه یزد : مدير مسئول:در سال‌هاي 1356و 1357 فرهنگيان يزد همگام و همراه با شهيد آيت‌ا... صدوقي در كنار ديگر انقلابيون فعاليت مي‌نمودند و در جهت پيروزي انقلاب با رژيم ستم شاهي مبارزه مي‌كردند. با مطالعه تاريخ انقلاب اسلامي استان‌ها مي‌توان دريافت، استان يزد از معدود مناطق اين مرز و بوم است كه نسبت به ديگر قشرها و گروه‌هاي اجتماعي پيشتاز بوده و يا كمتر شهر و استاني را مي‌توان ديد كه معلمان و دانش‌آموزان و دانشجويانش همانند يزد در برپايي نهضت و در مسير پيروزي و پيروي از فرامين و دستورات امام خميني(ره) فعاليت چشم گير و ارزنده‌اي نموده باشند.
در يكي از اسناد باقي مانده از ساواك مورخ 11/9/57 كه توسط رييس ساواك يزد به سازمان اطلاعات و امنيت كشور ارسال گرديده، آمده است:
«...خامنه‌اي (آيت‌ا... خامنه‌اي مقام معظم رهبري) ضمن تماس با نامبرده فوق (شهيد آيت‌ا... شيخ‌محمد صدوقي) اظهار داشت: سه شنبه آينده تعطيل است، صدوقي گفت: به چه مناسبت؟
خامنه‌اي پاسخ داد به عنوان حمايت از اقدامات كارگران شركت نفت و چون در خوزستان محيط آماده است بهتراست روحانيون نيز يك روز اعلام تعطيلي نمايند كه باعث تقويت روحيه آنان گردد...
همچنين در اين اعلاميه معلمين نيز تقدير شوند. خامنه‌اي سئوال نمود آيا فرهنگيان يزد كارشان را سازمان داده‌اند يا نه؟ صدوقي عنوان داشت: بله منظم است.. .»1
از آنجا كه نگارنده از نزديك شاهد حوادث و تحولات آن دوران بوده‌ام و نيز شهيد بزرگوار آيت‌ا... صدوقي به جامعه معلمان عنايت داشتند و ارتباط و هماهنگي بنده با ايشان در امور مربوط به فعاليت‌هاي فرهنگيان يزد عليه دستگاه حاكمه لاينقطع ادامه داشت شايد بهتر بتوان به جزئيات و رخدادهاي آن روزگار پرداخت.
اواخر آذر ماه سال 57 در پي مذاكراتي كه با آيه ا...صدوقي و چند نفر از دوستان به عمل آمد با تاييد شهيد صدوقي قرار شد فرهنگيان يزد در اداره كل آموزش و پرورش متحصن شوند و طي اطلاعيه‌اي درخواست‌هاي خود را كه از جمله تشكيل حكومت اسلامي به رهبري بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران بود به اطلاع مقامات برسانند. بعد از نماز مغرب و عشاء روز 27/09/1357 با عده‌اي از همكاران فرهنگي در مسجد حظيره و بعد در بيت آيت‌ا... صدوقي جلسه‌اي تشكيل و در نهايت قرار شد حدود چهارده، پانزده نفر صبح روز 28 آذر ماه در اداره كل حضور پيدا كنند.
صبح روز بيست و هشتم در ساعت معيني در كنار حياط جمع شديم. نيمكت جلو يكي از اتاق‌ها را آوردند. نويسنده اين سطور روي آن ايستاد مطالبي درباره ستمگري‌ها و اجحافات حاكمان وقت بيان و آغاز تحصن فرهنگيان يزد را اعلام نمود كه 25 روز طول كشيد. طبق مدارك موجود كه بعضي از آنها به چاپ رسيده و در دسترس قرار دارد روز بروز بر تعداد متحصنين و گروه‌ها و دسته‌ها و اقشار جامعه كه حمايت خود را از خواسته‌هاي فرهنگيان متحصن يزد اعلام نمودند افزوده شد. در اين شماره تنها مطالبي از جلد دوم «كتاب طليعه انقلاب اسلامي در يزد» و كتاب «ياران امام(ره) به روايت اسناد ساواك(2)» آن رويداد به اختصار جهت اطلاع خوانندگان آيينه درج مي‌گردد:
«اگر بگوييم كه آموزش و پرورش و به طور كلي قشر فرهنگي يزد (معلم، استاد، دانشجو، دانش‌آموز و....) بيشترين خدمت را به انقلاب كرده و در ارتقا و پيشبرد و تقويت اهداف آن نقش ممتاز و برجسته‌اي داشته ‌است، ‌سخن بيهوده و گزافي نگفته‌ايم. شايد مهم ترين ويژگي اين نهاد و اقشار مرتبط با آن، همراهي و پيوند نزديك شان با روحانيت يزد بوده است. در واقع، ‌روحانيت و فرهنگيان يزد هيچ مشكلي از جهت روش و خط مشي نداشتند و اگر هم پاره‌اي اختلافات پيدا شد مربوط به بعد از پيروزي انقلاب است. قبل از انقلاب كليه تصميمات در مسجد حظيره و سالن دهم فروردين اتخاذ مي‌شد و مجموعه‌ي فرهنگيان در واقع مجري آن بودند.
فرهنگيان فداكارانه فعاليت سياسي و انقلابي مي‌كردند، ‌از جمله فعاليت‌هاي آنها تعطيلي مدارس، صدور و تكثير و توزيع اعلاميه، رفتن به مناطق اطراف براي تشويق اقشار مختلف به مبارزه، تحصن و.. .. بود. يكي از اعضاي فعال آنها، رضا سلطان زاده، در مصاحبه با نگارنده اظهار داشت كه من با آقاي قلم سياه براي تعطيلي مدارس از جمله مدارس بافق فعاليت جدي داشتيم. وي به راه‌هاي مختلف مي‌كوشيد قشر فرهنگي و دانش آموزان را بر ضد رژيم برانگيزاند. به همين دليل وقتي كه رييس آموزش و پرورش تفت بود در مورد اجراي بخشنامه‌ي قبلي مربوط به چهارم آبان به عمد استنكاف ورزيد و بخشنامه‌ي جديد را مبناي عمل قرار داد و امضا نمود و يا به نقل از ساواك زماني كه قلم سياه از بافق به يزد آمد، وقتي كه از او پرسيده مي‌شود كه چرا به يزد آمدي؟ مي‌گويد كه سلطان زاده گفته است. وي همچنين اضافه مي‌نمايد كه سلطان‌زاده اظهار داشته كه حكومت شاه مثل حكومت يزيد است.
مهمترين اقدام فرهنگيان كه تحسين هر ناظر بي‌طرفي را برمي‌انگيزاند، تحصن طولاني و شكننده‌ي آنها در اداره‌ي آموزش و پرورش يزد بود. اين تحصن كه از سوي جامعه‌ي معلمان ترتيب داده شد، ‌از 28 آذر شروع شد و تا 22 دي ادامه يافت. سلطان زاده در واقع كارآمدترين ركن اين تحصن و گرداننده‌ي اصلي آن به شمار مي‌آمد و آن را زير نظر روحانيت و به خصوص شهيد صدوقي اداره و رهبري مي‌كرد. از اعضاي فعال ديگر، ‌رضا طراز، ‌زاهدي،‌قلم سياه، نصير‌زاده و به ويژه ابوالقاسم شعشعي بودند. شعشعي در تكثير اعلاميه و ايراد سخنراني نقش موثري داشت. همچنين فضل‌ا... صلواتي، كه در آن زمان دوران تبعيد خود را در يزد مي‌گذراند، سخنراني تعدادي از جلسات را برعهده داشت. اين نيروهاي فعال، براي پيشبرد تحصن و تشويق همكاران خود به استمرار آن، ‌به طور جدي تلاش مي‌كردند و تمام امكانات آبدارخانه و آشپزخانه‌ي آموزش و پرورش در اختيار متحصنين گذاشته شده بود.
معلمان متحصن كه به حمايت آيت‌ا... صدوقي و ديگر اقشار جامعه مستظهر بودند، در روز پانزدهم دي، اعلام روزه‌ي سياسي كردند و بار ديگر تاكيد نمودند كه تا حصول به خواسته‌هاي خود، به اعتراض و اعتصاب ادامه خواهند داد. از سوي ديگر، كاركنان بيمارستان افشار يزد با انتشار اعلاميه‌اي همبستگي خود را با معلمان متحصن اعلام كردند. در اين اعلاميه آمده بود: «ما حركت آنان را در راه به ثمر رسيدن اهداف عاليه‌ي اسلام و برقراري حكومت اسلامي مي‌ستاييم و با آنها همگام و همصدا خواهيم بود.»
همچنين بيش از سه هزار نفر از كاركنان سنگ آهن حوزه‌ي بافق، ‌همبستگي خود را با معلمان متحصن در يزد اعلام نمودند. در روزهاي پاياني تحصن، صد نفر از فرهنگيان شهرستان نائين به نمايندگي فرهنگيان و مردم آن شهرستان وارد يزد شدند و ضمن ملاقات با فرهنگيان متحصن، با آنان اعلام همبستگي كردند.
سرانجام اين تحصن و فرآيند حمايت‌هاي انباشتي از آن، رژيم را به شدت در تنگنا قرارداد و ناچار شد كه حجه الاسلام حاج شيخ محمد كاظم راشد يزدي را، كه در فروردين1357 به ايرانشهر تبعيد شده بود، آزاد كند. در نتيجه وي به سلطان زاده تلگراف مي‌زند و اعلام مي‌كند كه آزاد شده است. متعاقب آن، راشد يزدي در ميان استقبال هزاران نفر از طبقات مختلف مردم و طي مراسم باشكوهي درتاريخ 22/10/1357 به يزد بازگشت و به ديدار فرهنگيان متحصن در اداره‌ي كل آموزش و پرورش رفت. در اين مراسم تظاهرات گسترده‌اي نيز بر ضد رژيم پهلوي صورت گرفت.
پس از اين واقعه‌ي مهم، معلمان يزد، كه 25 روز در تحصن بودند، طبق توصيه‌ي آيت‌ا... صدوقي در 22/10/1357 به تحصن خود پايان دادند.»2
«نمايندگان طبقات مختلف مردم درخواست كردند كه به عنوان پشتيباني عموم مردم از خواسته‌هاي متحصنين و تاييد مواد قطعنامه آنان روز پنج شنبه 27 محرم مطابق با هفتم دي‌ماه در استان يزد تعطيل عمومي اعلام گردد كه بدينوسيله از عموم برادران و خواهران ايماني قدرداني مي‌نمايد كه به اهميت اين موضوع حياتي، پي‌برده، ‌و با تعقيب خواسته‌هاي معلمين اين سامان، يكپارچه بار ديگر خشم و انزجار خود را عليه دستگاه ستمكار رژيم خودكامه،‌نشان داده كه قرآن مي‌فرمايد: بدرستيكه باطل خود لايق محو و نابودي است. (ترجمه آيه86 سوره اسراء) يزد – محمد الصدوقي – 21/محرم / 1399 »3
همه ايرانيان با هر نوع سليقه و عضويت در هر گروه، دسته، انجمن و با هرگونه طرز تفكر، خط مشي و روشي بايد قدردان ايثار و از خودگذشتگي جوانان، بزرگ مردان و زنان، خواهران، مادران و پدراني باشند كه سال‌ها قبل و يا بعد از انقلاب به ويژه در دوران 8 سال دفاع مقدس در همه جبهه‌ها شجاعانه از عزيزترين سرمايه يعني جان عزيز و ارزشمند خود و فرزندانشان گذشتند و در ميدان‌هاي نبرد حضور پيدا كردند. عده‌اي از آنان به درجه رفيعه‌ي شهادت نائل شدند و يا به اسارت درآمدند. ياد و خاطره‌ي فداكاري‌هاي خالصانه همه آنها را گرامي مي‌داريم و در برابر خانواده‌هاي مكرم و معززشان اداي احترام مي‌كنيم. عده‌اي از آن بزرگواران اعم از روحاني، معلم، دانشگاهي، فرهنگي، دانش‌آموز، دانشجو و استاد يا به فيض شهادت رسيدند يا چهره در نقاب خاك كشيدند و در جوار رحمت الهي آرميدند و كثيري از آنان در قيد حياتند و همچنان پاي بند اصول و هوادار نظام اسلامي و عليرغم شدائد و سختي‌هاي روزگار و سوء مديريت گروهي از دولتمردان و مسئولان همچنان مدافع انقلاب و نهضتند و ذكر نام تمامي آن بزرگواران موجب خوف از قلم افتادن بعضي از آن عزيزان خواهد بود.
از درگاه خداوند كريم تمنا و تقاضا داريم ارواح طيبه شهيدان و جان باختگان انقلاب و خدمتگزاران به ديار باقي شتافته را قرين رحمت و مغفرت فرمايد و عمر و عزت ياران انقلاب و فداكاران آن روزگار سخت را مستمد و مستدام بدارد.

پي نوشت‌ها:
1- «ياران امام(ره) به روايت اسناد ساواك(2)»، چاپ دوم پائيز 1377، صفحه466
2- «انقلاب اسلامي در يزد»، دكتر محمد عابدي اردكاني و دكتر محمدحسن ميرحسيني، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامي سال 1387، جلد دوم، صفحات 231 -237 - 238 - 240 – 241- 432 – 436- 437
3- «ياران امام(ره) به روايت اسناد ساواك(2)»، صفحه 497

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا