رویکرد کلی غربی‌ها بر این امیدواری شکل گرفته است که تحریم‌ها به ناآرامی‌هایی شبیه به ناآرامی‌های پس از انتخابات گذشته منجر شود بنابراین به‌نظر نمی‌رسد جدیتی در مذاکرات آلماتی از سوی طرف غربی مشاهده شود.

فارس، مذاکرات ایران و شش کشور موسوم به 1+5 (ایالات متحده، بریتانیا، روسیه، چین، فرانسه و آلمان) در حالی طی هفته آینده در پایتخت قزاقستان آغاز می‌شود که مذاکرات پیشین در مسکو، بغداد و استانبول، نتایج چندانی در بر نداشته است.

پیشنهاداتی که طرف غربی در مقابل گرفتن امتیازات هسته‌ای از ایران در این مذاکرات مطرح کرد را حتی رسانه‌های غربی نیز به «دانه بادام» تشبیه کردند. دانه بادام استعاره از پیشنهادهایی بسیار ضعیف است که طرف مقابل نمی‌تواند در آنها جذابیتی ببیند. 1+5 به ایران پیشنهاد داده بود که در برابر دریافت اورانیوم 20 درصد غنی‌شده‌ برای رآکتور تحقیقاتی تهران که البته خود قادر به تولید آن هست و همچنین دریافت قطعات یدکی هواپیماهای مسافربری، تاسیسات هسته‌ای فردو را تعطیل کرده، غنی‌سازی 20 درصدی را متوقف کند و تمام ذخایر اورانیوم 20 درصد غنی‌شده خود را به خارج از کشور منتقل سازد.

به‌نظر می‌رسد پیش‌زمینه ذهنی که باعث ارائه چنین پیشنهاد سخیفی شده است، تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران و تصوری ا‌ست که طرف غربی از اثر کردن این تحریم‌ها دارد. چندی پیش، «ری تکیه»، یکی از کارشناسان شورای روابط خارجی آمریکا در توصیه‌نامه‌ای که در سایت‌های اینترنتی منتشر شد، به اوباما هشدار داده بود که برای دادن پیشنهاد نهایی به ایران عجله نکند چرا که فرصت لازم را دارد. به‌زعم تکیه، گذشت زمان به نفع ایران نیست و در راستای منافع ایالات متحده است. تکیه و هم‌فکرانش بر این باورند که گذشت زمان باعث می‌شود که ایران در یک روند فرسایش اقتصادی سرانجام بر سر دو راهی انتخاب بین منافع حیاتی و منافع مهم، منافع حیاتی را برگزیند و در خصوص برنامه هسته‌ای خود کوتاه بیاید.

البته برداشت ری تکیه مخالفانی هم در غرب دارد. بلومبرگ چندی پیش گزارشی را به این واقعیت اختصاص داده بود که ایران در حال تبدیل تحریم‌ها به فرصتی برای خودکفایی است و حتی در برخی از زمینه‌های مرتبط با برنامه هسته‌ایش، به صادرکننده کالاهایی تبدیل شده که قبلا وارد می‌کرده است. بلومبرگ به درستی به این تحلیل رسیده است که کشوری که دارای منابع طبیعی است، قادر است با دست‌یابی به فن‌آوری‌هایی که بعضا چندان جدید و خارج از دسترس هم نیستند، به خودکفایی دست پیدا کند. در چنین شرایطی، شاید لازم باشد ری تکیه و دوستانش در این خصوص که گذشت زمان کاملا به ضرر ایران است، تجدید نظر کنند.

* سیاست اصلی غرب در قبال ایران چیست؟

یکی از مهم‌ترین سوالات که باید مورد بررسی قرار گیرد این است که غرب در تعامل با ایران دقیقا به‌دنبال چیست؟ به بیان علمی‌تر، آیا غربی‌ها دنبال تغییر رفتار هستند یا تغییر سیستم حاکم؟ کمتر کسی تردید به‌خود راه می‌دهد که تقابل ایالات متحده و متحدانش با ایران در عرصه بین‌المللی تقابلی «آنتاگونیستی» است. به عبارت دیگر تضاد غرب و ایران در مساله هسته‌ای خلاصه نمی‌شود و غرب خواستار تغییرات بنیادین در نظام سیاسی ایران است.

مونترئال گزته، چندی پیش در گزارشی اذعان کرده بود که مشکل اصلی ایالات متحده با ایران نه بر سر برنامه هسته‌ای این کشور بلکه بر سر این واقعیت است که انقلاب 1979، ایران را از «مدار کنترل» ایالات متحده خارج کرده است. رد پای این مساله را در مناظره انتخاباتی معاون اول اوباما و شخصی که قرار بود در صورت به ریاست‌جمهوری رسیدن رامنی، معاون اول او شود، پیگیری کرد. بایدن در آن مناظره در پاسخ به اظهارات تندروانه «پل رایان»، به صراحت اذعان کرد که دستگاه‌های اطلاعاتی ایالات متحده و اسرائیل به این نتیجه نرسیده‌اند که ایران تصمیمی بر تولید سلاح هسته‌ای دارد. در چنین شرایطی، تغییر رفتار معنی ندارد چون ایران رفتاری را در راستای توسعه سلاح‌های هسته‌ای پیشه نکرده که بخواهد آن را تغییر دهد.

واضح‌تر از این، سخنان «فیلیپ هاموند»، وزیر دفاع بریتانیا در اکتبر سال گذشته میلادی در مصاحبه با «ابزواتور» است. وی به صراحت اذعان می‌کند که غرب قصد دارد با تحریم‌هایش موجودیت سیستم حاکم بر ایران را به خطر اندازد تا ایران دست از برنامه هسته‌ای خود نیز بشوید.

فیلیپ هاموند در حالی ایران را به تلاش برای تولید سلاح هسته‌ای متهم کرد که بایدن و دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا اذعان می‌کنند ایران قصدی برای تولید سلاح هسته‌ای ندارد.

* انتخابات ریاست‌جمهوری ایران و تحریم‌های غرب

آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه مستعفی اسرائیل در سپتامبر سال گذشته میلادی در مصاحبه با روزنامه صهیونیستی هاآرتص، به صراحت از سناریوی «میدان تحریر» برای ایران سخن گفت. وی مدعی شد که ایران با ناآرامی‌های سخت داخلی مواجه است که حتی ممکن است به سقوط سیستم حاکم منجر شود.

نکته جالب در سخنان لیبرمن آن بود که «تظاهرات مخالفت‌آمیز ژوئن 2009 ممکن است بار دیگر قوی‌تر از گذشته در ایران از سر گرفته شود.» منظور این سیاستمدار صهیونیست همان ناآرامی‌های پس از انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته ایران است که ظاهرا به مذاق صهیونیست‌ها خوش آمده و آرزوی بازگشت آنها را در سر می‌پرورانند. بنابراین دشمنان ایران امیدوارند که آنچه فاجعه اقتصادی ناشی از تحریم می‌خوانند، منجر به بروز ناآرامی‌های جدی در ایران شود.

از دیگرسو، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا نیز در آخرین سخنرانی خود ضمن اذعان به اینکه تحریم‌ها بر مردم ایران نیز اثر می‌گذارد، ابراز امیدواری کرد که ایرانیان در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری، صدای خود را به گوش حاکمان برسانند.

بنابراین کاملا روشن است که غرب به بروز ناآرامی در ایران دل بسته و تحریم‌های خود را هم در جهتی تنظیم می‌کند که چنین ناآرامی‌هایی را تسهیل کنند.

* آنچه در محاسبات سیاستمداران غربی نادیده گرفته شده است

یکی از مسائلی که سیاستمداران غربی در این محاسبات خود مغفول داشته‌اند، «هویت سیاسی» ایرانیان است که در یک پروسه تاریخی طولانی‌مدت شکل گرفته است. در میان هویت‌های سیاسی خاورمیانه، هویت سیاسی ایرانی کهن‌ترین هویت سیاسی است و دو مرحله سابقه دارد که یکی قبل از اسلام و دیگری پس از اسلام و از دوران صفویه به بعد شکل گرفته است.

در هر دو مرحله تاریخی مزبور، ایران به جهت موقعیت خاص ژئوپلتیکش آماج فشارها بوده است اما توانسته هویت سیاسی خود را تحت شرایط دشوار حفظ نماید. بنابراین، فشارهای این‌چنین برای حافظه تاریخی ایرانیان امری غریب نیست.

ایرانیان شیوه مواجهه با فشار خارجی را خوب می‌دانند و وقتی در بحران قرار می‌گیرند، عموما دست و پای خود را گم نمی‌کنند. بنابراین آنچه در محاسبات غربی مغفول مانده یک نکته سیاسی است که ایرانیان وقتی در فشار خارجی قرار گرفته باشند و عامل خارجی را به عنوان دشمن شناسایی کرده باشند، شیوه مقاومت تاریخی خود را به کار می‌گیرند. تحریم‌هایی که غرب علیه ایران اعمال کرده، کاملا چهره دشمن را برای ایرانیان روشن کرده است. پس انتظار ناآرامی خیابانی در چنین شرایطی، یک اشتباه محاسباتی جدی است. این مطلبی مربوط به هویت تاریخی و حافظه تاریخی ایرانیان است و به این راحتی‌ها قابل تغییر نیست.

* مذاکرات قزاقستان

واضح است که رویکرد کلی طرف مقابل ایران، رویکردی نیست که بخواهد از گذار مذاکره به‌جایی برسد. بنابراین، انتظار می‌رود که در آلماتی نیز همان پیشنهادهای ضعیف و یا پیشنهادهای ضعیفی شبیه به آن به ایران ارائه شود.

طبعا ایران نیز علی‌رغم فشارها از حقوق هسته‌ای خود دفاع خواهد کرد. نقطه آغاز به نتیجه رسیدن مذاکرات، به‌رسمیت شناخته شدن حقوق هسته‌ای ایران بر طبق ان‌پی‌تی است که تا زمان عدم تحقق آن، هیچ انتظاری از مذاکرات نمی‌توان داشت.

به‌نظر نمی‌آید طرف غربی با چنین منظوری پا به آلماتی بگذارد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا