در فضای سیاسی محمد باقر قالیباف از هیچ وجهه دیپلماتیکی برخوردار نیست و بیشتر به عنوان مدیری اجرایی شناخته می شود. هیچ کس قالیباف را کارشناس سیاست خارجی نمی داند. به نظر می رسد این نقیصه شهردار تهران در شرایطی که علی اکبر ولایتی از وجه بسیار خوبی در حوزه دیپلماتیک برخوردار است، برای او آزار دهنده است. می توان تصور کرد اگر قالیباف بخواهد ضعف وجهه فرهنگی اش در قیاس با غلامعلی حداد عادل را جبران کند، چه فاجعه دیگری پدید خواهد آمد.

 

شبکه ایران / اظهارنظر محمد باقر قالیباف درباره هولوکاست و سیاست خارجی جمهوری اسلامی بار دیگر دردسری جدید را برای او پدید آورده است. همین چند هفته قبل بود که تفاخر قالیباف به تکنوکراسی برایش گران تمام شد. قالیباف در بدترین زمان ممکن به صورت ناگهانی تصمیم گرفت پاسخی دندان شکن به سوژه انتقادی چند سال پیش مخالفانش بدهد. این چنین بود که شهردار تهران به دفاع سفت و سخت از تکنوکراسی پرداخت و گفت: «ممکن است که بگویند قالیباف، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست

 

قالیباف در روزهایی که تلاش می کند خود را به شدت ولایتمدار جلوه دهد، عازم مشهد شد تا با شنوندگان بیانات رهبر انقلاب هم راه باشد. اما از شانس بد او تندترین نهیب به تکنوکرات های وطنی در همین سخنرانی بیان شد: «من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاه‌های نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟! بله، می‌شود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد

 

قالیباف این بار طی گفت و گو با جدیدترین خبرگزاری وابسته به یک نهاد خاص – تسنیم – نسبت به طرح مسئله هولوکاست توسط دستگاه دیپلماسی کشور شدیدا اعتراض کرده است.

 

شهردار تهران در پاسخ به سوال "آیا شما به هولوکاست معتقد هستید؟" گفته است: « آن را از تاریخ دان ها سوال کنید، آن اصلا موضوع بحث من نیست. من می خواهم بگویم وقتی لازم نیست و تامین کننده منافع ما نیست، می آئیم این را مطرح می کنیم. حتی یک ذهنیت درست می شود و یک بهانه در دست دشمن ترین دشمن انقلاب اسلامی که صهیونیست ها هستند می دهیم و آرمان های فلسطین را تحت تاثیر قرار می دهیم. دفاع از آرمان فلسطین جزیی از اصول سیاست خارجی ماست؛ نفی هولوکاست که جزیی از آن نیست و بنا به ماهیت جنجالی خود به جای کمک به ما برای پیشبرد اهداف و آرمانهایمان، به دشمن فرصت می دهد تا مظلوم نمایی کند،علیه ما اجماع درست کند و موضع برحق ما در موضوعی مانند موضوع هسته ای را تحت تاثیر قرار دهد

 

وی می افزاید: «من می گویم با طرح سخنان کم ثمر پرهزینه،  زمینه سوء استفاده دشمنان را فراهم ساختیم.منشاء این موضع گیریها هم سیاست زدگی است. این ها بیشتر مصرف داخلی دارد تا مصرف خارجی.ما از سیاست زدگی در عرصه سیاست خارجی بسیار آسیب دیده ایم. سیاست بازان نباید جایی در سیاست خارجی ما داشته باشند چون منافع ملی را قربانی رقابت های سیاسی داخلی می کنند. »

 

غلامعلی حدادعادل، ضلع دیگر ائتلاف 2+1 نیز متأسفانه در جمع دانشجویان دانشکده مدیریت دانشگاه تهران موضعی مشابه با قالیباف اتخاذ کرد و گفت: «اظهار نظری که آقای احمدی نژاد در ابتدا درباره مسئله هولوکاست داشت بدست صهیونیست ها بهانه داد تا بتوانند جنجال آفرینی کنند. اما احتیاجی به این شیوه صحبت کردن نداشتیم. »

 

نماینده تهران گفت: «آقای احمدی نژاد صحبتی کرد که جار و جنجال درست کرد. من آن زمان در دوران ریاست مجلس در سفرهای خارجی که می رفتم می دیدم که صهیونیست ها در این باره چه تبلیغاتی کرده اند

 

وی در ادامه اظهار داشت: «ما هم قبول داریم سخنان آقای احمدی نژاد را و اگر صهیونیست ها مسئله هولوکاست را قبول دارند اجازه تحقیق بدهند، صهیونیست ها می دانند که این فضا دچار تردید است و از این رو فضایی را فراهم کردند که اگر کسی وارد این مسئله شد دنیا را با تبلیغات بر سرش خراب کنند. »

 

حدادعادل البته مدعی شد بعدها آقای احمدی نژاد سخنان خود را اصلاح کرده است!!

 

این جملات محمدباقر قالیباف و غلامعلی حدادعادل تداعی کننده سخنانی است که رئیس صهیونیست دانشگاه کلمبیا در آبان ماه سال 84 خطاب به رئیس جمهور کشورمان بیان داشت:

 

 «شما گفته اید هولوکاست یک "افسانه ساختگی" است. بعد هم کنفرانس هولوکاست را در تهران برگزار کردید. شما یا بسیار آموزش نادیده هستید و یا خیلی تحریک کننده؟ شما 12 روز گذشته گفتید اسراییل نمی تواند به حیات خودش ادامه بدهد . 12 عضو هیات علمی این دانشگاه در اسراییل زندگی می کنند. »

 

چرایی طرح مسئله هولوکاست

 

دکتر احمدی نژاد با هوشمندی تمام، در شرایطی که طرح های خطرناکی در منطقه برای سازش و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای عربی در حال اجرا بود و در فضای یأس آلود آن دوره جهان اسلام که پس از اشغال عراق و افغانستان و ترکتازی های جورج بوش، آرمان فلسطین در ضعیف ترین موضع خود قرار داشت، ورق را برگرداند و نخستین بار در حاشیه اجلاس سران کشورهای اسلامی در مکه در سال 84، با طرح این مسئله نقشه های محور عبری – غربی – عربی را بر هم ریخته و سیاست خارجی تهاجمی خود را که همزمان با رفع تعلیق از فعالیت های هسته ای ایران بود، کلید زد.

 

احمدی نژاد با آگاهی از حساسیت صهیونیسم بین الملل بر روی ماجرای مشکوک هولوکاست که بهانه اصلی و اساسی اشغال فلسطین بود، با طرح سؤالاتی هوشمندانه و ابتکاری، از یک سو مشروعیت این رژیم را با بحران بی سابقه ای مواجه کرد و کمر اسرائیل را شکست و از سوی دیگر بنیان آزادی بیان در غرب را به چالش کشید و به دنیا نشان داد که این دروغ غربی تنها برای هجوم به مقدسات جامعه بین المللی کاربرد دارد.

 

این ابتکار عمل موج جدیدی را در دل جهان اسلام و جبهه عدالت خواهان جهان پدید آورد و با زنده کردن آرمان فلسطین، فضای مرده عرصه بین الملل را جان تازه ای بخشید و مبدأ تحولات بی سابقه ای در سطح دنیا شد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا