حسام افشار

 سیستم نظامی آمریكا به یك معنا همچنان در جدالی حل نشدنی میان تاریخ و فناوری گرفتار است؛ میان كسانی كه گذشته را یك آغاز می دانند و كسانی كه گذشته برایشان مفهومی ندارد. لذا بحث و مجادله امروز در امریكا در مورد ساختار مطلوب نیروی نظامی امریكا و در نهایت بحث در مورد ماهیت جنگ آینده می باشد.

د) هدف نیروی مشترك : برتری همه جانبه[1]

 

هدفی كه نیروی مشترك تا سال 2020 باید به آن دست یابد، برتری همه جانبه است . برتری همه جانبه یعنی شكست دادن هر دشمن یا كنترل هر وضعیتی از طریق طیف كاملی از عملیاتهای نظامی. برتری همه جانبه بر توانایی حس سریع تر، درك سریع تر، تصمیم گیری سریع تر و اقدام سریع تر نسبت به  دشمن در هر وضعیت استوار است. نیروی مشترك به منظور رسیدن به برتری همه جانبه رویكرد توانمندی محور را دنبال می كند.

 

 

 

 

 

برتری همه جانبه بر انطباق پذیری، توازن توانمندیها و مدیریت مخاطره و ریسك در یك دیدگاه جهانی جهت حفاظت از ایالات متحده، بازداشتن و جلوگیری از جنگ و حمله غافلگیرانه و غلبه یافتن بر تمامی دشمنان تاكید دارد . در این رویكرد و در برابر محیط امنیتی پیش رو یك دیدگاه جدید در مورد فضای نبرد برای عملیاتهای نظامی آینده ظاهر می شود. یك نیروی مشترك انطباق پذیر برای انجام ماموریتهای تعیین شده باید قادر به انجام عملیات سریع، جهانی ، توزیع شده، هم زمان و متوالی باشند. نیروی مشترك برای انجام عملیاتهای فوق باید قادر به اعمال فشار مداوم بر دشمن و كنترل شتاب عملیات و توسعه و بهره برداری از فرصتها با سرعتی بیشتر از توان انطباق پذیری دشمن باشد. این استمرار در عملیات نیازنمد اجرای غیر متمركز است كه در آن توانمندیهای مشترك، سازماندهی شده و در رده های پایین تر به طور فزاینده­ای به كار گرفته می شود.

 

 

 

 

 

نكته بنیادین و اصلی در نیل به برتری همه جانبه، اولویت ملی برای امن بودن سرزمین اصلی است . اقدامات برنامه ریزی شده ، هماهنگ شده و پشتیبانی شده این اطمینان را به وجود می آورد كه سرزمین اصلی امن خواهد بود و برای حفظ و ارتقای منافع آمریكا و دوستان و متحدان این كشور به كار خواهد رفت.

 

 

 

 

 

علاوه بر آن فرماندهی رزمی فعالیتهایی را جهت ارتقای سطح امنیت در سراسر جهان انجام خواهد داد . فرماندهان رزمی با انجام این فعالیتها شرایطی را پدید می آورند كه به نیروی مشترك اجازه و توان آغاز و حفظ ابتكار عمل را در هنگام پاسخگویی به یك بحران یا ورود به جنگ را می دهد.

 

 

 

 

 

نیروی مشترك قادر است فاصله بین تصمیم گیری و اعزام نیرو و هم چنین فاصله بین استقرار نیروهای  پیش قراول و نیروی اصلی جهت دستیابی سریع تر به اهداف مورد نظر را پر كند. این نیروها به مراكز و خطوط ارتباطی حیاتی دشمن و نقاط آسیب پذیر آن حمله خواهند كرد تا مراكز ثقل آنها كاهش دهند .

 

 

 

 

 

پرسنل نیروی مشترك نیاز به یك چارچوب ذهنی مشترك دارد كه منعكس كننده  سطح بالاتری از توانایی، صف آرایی و همه فن حریفی باشد. نیروی مشترك باید اطمینان دهد كه این توانمندیها نه تنها قادر به شكست سریع دشمن هستند، بلكه در یك رزم طولانی نیز كاربرد داشته  و از توانایی لازم انجام همزمان عملیات برای استقرار مجدد نظم و ثبات برخوردارند. نیروی مشترك باید قادر به حفظ خود در مناطق دشوار جهان باشد و اتكای كمتری به زیر ساختهای موجود داشته باشد و از پشتیبانی یكپارچه جهانی و همزمان و سامانه ای خود اتكا[2] بهره گیرد. این امر منجر به انجام عملیات در یك دوره زمانی مشخص بدون نیاز به توقف آن می شود .

 

 

 

 

 

هـ) نیازمندیها و روشهای مورد استفاده نیروی مشترك

 

نیروی مشترك برای انجام موفقیت آمیز ماموریتهای خود نیازمندیهایی دارد و روشهایی را استفاده خواهد كرد كه از جمله مهم ترن آنها عبارتند از:

 

1- حداكثر سازی سرعت و اثر بخشی اقدامات

 

2- حس سریع تر، درك سریع تر، تصمیم گیری سریع تر، اقدام سریع تر نسبت به دشمن

 

3- ذبه دست گرفتن كنترل شتاب عملیات، داشتن اطلاعات عملیاتی دقیق و منسجم در تمام سطوح جنگ

 

4- وجود یك شبكه جهانی و منسجم

 

5- درك درست و مناسب از فضای جنگ

 

6- استفاده از ابزار قدرت ملی

 

7- شناسایی توانمندیهای بالقوه دشمنان

 

8- ارزیابی تغییرات مستمر در سیستم دشمن

 

9- درك درستی از زیر ساختهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و سیستم های اطلاعاتی دشمن

 

10- برقراری همكاری امنیتی با كشورهای دیگر

 

11- برخورداری از برتری همه جانبه

 

12-ئبر خورداری از برتری اطلاعاتی

 

13- داشتن آزادی عمل

 

 14- كاهش فاصله بین مشاهده تا تصمیم گیری و اقدام

 

15- تجهیرات و سامانه های دقیق و پیشرفته

 

16- استفاده از توانمندیهای انطباق پذیر تمامی كشورهای دوست.

 

17-  هماهنگی كامل بین اركان دولتی و غیر دولتی نیروهای چند ملیتی و تمامی ابزار قدرت ملی و بین المللی

 

 18- درك درستی از چیدمان راهبردی

 

19- نیروی مشترك جهت رسیدن به این اهداف عملیاتی آینده اقدام به تهیه فناوریهای لازم جهت ارائه اطلاعات عملیاتی دقیق و منسجم در تمامی سطوح جنگ به منظور تسهیل در برتری تصمیم گیری خواهدكرد.[3]

 

 

 

 

 

نتیجه گیری:

 

دولت امریكا بعد از پایان جنگ سرد برای سومین بار بازنگری اساسی نیازمندیهای نظامی حال و آینده اش را آغاز كرده است. با توجه به مدت زمانی كه برای ایجاد تغییر عمده در وضعیت دفاعی یك كشور لازم است، نتایج این بررسی احتمالاً توانمندی های نظامی امریكا را در قرن 21 به طور كامل تحت تاثیر قرار میدهد. نیازمندیهای نظامی امریكا باید بر اساس درك روشنی از ماهیت احتمالی جنگ آینده بازنگری شود. بنابراین برخی ادعاهای اخیر مبنی بر اینكه برتری امریكا به لحاظ فناوری در آینده این امكان را برایش فراهم می آورد تا استفاده از نیروی زمینی را كنار گذاشته و به جای آن سلاح های دقیق پیشرفته را از نقاطی بسیار دور از مناطق درگیری شلیك كند، تا حدودی غیر متعارف به نظر می رسند. سیستم نظامی آمریكا به یك معنا همچنان در جدالی حل نشدنی میان تاریخ و فناوری گرفتار است؛ میان كسانی كه گذشته را یك آغاز می دانند و كسانی كه گذشته برایشان مفهومی ندارد. لذا بحث و مجادله امروز در امریكا در مورد ساختار مطلوب نیروی نظامی امریكا و در نهایت بحث در مورد ماهیت جنگ آینده می­باشد.

 

 

 

 

 

بررسی ویژگی های جنگ آینده مسلماً با جنگ امروز متفاوت است. به اعتقاد سیاستگذاران امریكایی دشمنان آینده متفاوت خواهند بود و سازمان نظامی امریكا توسط دشمنان به دقت زیر نظر گرفته می شود. از طرف دیگر پایگاههای نظامی امریكا در معرض تهدیدات مستقیم حملات موشكهای دشمن می باشند. علاوه بر آن اعزام نیروهای نظامی امریكا ممكن است مستلزم ورود  اجتناب ناپذیر این نیروها به مناطقی باشد كه دشمن قبلاً فرصت آن را داشته است كه در آنجا كمین كرده و برای دفاع در برابر حمله احتمالی امریكا آماده باشد.

 

 

 

 

 

 دشمن آینده از قابلیت سیاسی و نظامی بسیار بالایی برخوردار خواهد بود و در هر صورت تعداد نفرات بیشتری را به كار خواهد گرفت. داشتن تعداد زیادی سرباز غیر منضبط ، بدون انگیزه و با آموزش ضعیف در عین حال كه می تواند مشمل آفرین باشد، به همان اندازه نیز می تواند یك برتری باشد. یك دشمن نه چندان پیچیده اما مصمم، از طریق آموزش كافی و با تجهیزات نسبتاً مدرن می تواند در مقابل دشمنی كه به لحاظ فناوری برتری دارد، جنان قوی ظاهر شود كه طرف قوی نتواند به سرعت او را شكست دهد. دشمن آنیده كافی است تا از برخی از برتری هایش نظیر تعداد بیشتر نفرات ، عزم راسخ و استقامت بهره گیری بكند تا درمقابل امریكا قد علم كند.

 

 

 

 

 

پیشنهادهایی كه به دفعات برای جایگزین كردن فناوری پیشرفته به جای قابلیتهای نظامی متعارف مطرح گردیده است و در استراتزی نگاه نو[4] در دهه 50 به اوج خود رسید؛ در واقع بیانگر این اعتقاد راسخ امریكاییها به این اصل است كه از نظر آنها علم می تواند حتی برای مسایل پیچیده انسانی نیز راحل های ساده ای ارائه دهد. اماهمانگونه كه جنگ ویتنام نشان داد؛ برتری فناوارنه به خودی خود موفقیت رزمی را تضمین نمی كند. جنگ قابل پیش بینی نیست و این ویژگی دیر پای آن است. بنابراین برای پیروزی در جنگ نباید بر هیچ قابلیتی به تنهایی و بیش از حد تكیه كرد. سرنوشت جنگ های آینده امریكا همانند جنگهایی كه پیش از این داشته است به احتمال زیاد در جبهه زمینی رقم می خورد؛ خواه با پیروزی باشد یا شكست.

 

 

 

 

 

به نظر می رسد استراتژِیستهای نظامی امریكا برای تفكر در مورد جنگ در قرن جدید با چند مشكل اساسی روبرو هستند. آنان باید تعیین كنند چه چیز ی در آینده تغییر می كند و چ چیزی بدون تغییر باقی می ماند ؟ نقش فناوری چه خواهد بود ؟ دشمنان چه نوع امكاناتی برای جنگ نامتقارن در اختیار خواهند داشت؟ اصل اساسی فرماندهی و كنترل چه خواهد بود ؟ نقاط آسیب پذیر نیروهای نظامی امریكا كدام است؟ و مهم تر از اینكه قدرت نظامی امریكا به لحاظ نتایج موفق عملیاتی به چه چیزهایی نیاز دارد؟

 

 

 

 

 

همانطور كه تاریخ 2 هزار ساله گذشته به ما نشان می دهد همواره ملاحظات سیاسی سرنوشت جنگ را رقم زده است. اصول سه گانه ی كلاوس ویتس یعنی مردم، دولت و نیروهای نظامی و ابهامات ناشی از روابط بین آنها، بیانگر مولفه هایی هستند كه امریكا باید در چارچوب آنها نیروی نظامی خود را به كار گیرد. علاوه بر این، بعد سیاسی اراده امریكا و دشمنانش نیزباید  لحاظ شود. شرایط سیاسی قرن حاضر كه امریكا در آن می جنگد همچون قرون گذشته حساس است. به تعبیر دیگر  اگر عزم و اراده سیاسی نباشد؛ نیروی نظامی  هیچ كاری از پیش نمی برد. به علاوه جنگ های امریكا در قرن جدید با مقاصد سیاسی انجام میگیرد و این امر می طلبد كه امریكا علاوه بر حمله به سرزمین دشمن در صورت لزوم اشغال كامل آن را نیز در نظر داشته باشد.

 

 

 

 

 

واقعیت دیگری كه به هنگام اندیشیدن به جنگ آینده باید مدنظر قرار داد این است كه برخی جنبه های تغییر  ناپذیر در درگیریهای انسانی وجود دارد كه با فناوری نمی توان آنها را تغییر داد. فناوری هر گز نمی تواند به تنهایی بر ترس، آشفتگی، ابهام ، سردرگمی و اصطكاك ناشی  از جنگ غلبه كند. نیروهای نظامی امریكا می توانند در میدان جنگ برتری اطلاعاتی داشته باشند و برای بهره برداری كامل از برتری فناورانه باید این كار را بكنند؛ اما صرف برخورداری از برتری كامل اطلاعاتی چیزی عایدشن نمی كند، چرا كه اطلاعات به تنهایی با آگاهی و تعقل درباره دشمن برابر نیست و هرگز برابر نخواهد وبد. كلاوس ویتس می گوید: « جنگ كنش یك نیروی زنده علیه یك توده­ی بی جان نیست، بلكه هموراه برخورد بین دو نیروی زنده و متفكر است». لذا صرف نظر اینكه امریكا به لحاظ فناوری چه برتری هایی خواهد داشت ؛ دشمنانش شانس  نامحدودی برای یافتن راهی برای پیروزی دارند؛ مثل جنگ ویتنام .

 

 

 

 پی نوشتها:

 

 

 


 

[1]Full Spectrum Dominance

 

[2]Self-Sustainment System

 

[3] برای مطالعه مبسوط تر این بخش رجوع كنید به :

قاسم فولادی و مسعود منزوی، «مفاهیم عملیات مشترك: ارتش امریكا در آینده چگونه خواهد چنگید؟ »، تهران: مركز آینده پژوهی علوم و صنایع دفاعی، 1387 ، ص20-10

 

[4]New Look  سیاستی كه امریكا در سال 1954 در نگرش به جهان اتخاذ كرد و اصول راهبردی آن را جان فاستر دالس وزیر خارجه وقت امریكا اعلام نمود.

 

 

 

 

 

فهرست منابع برای مطالعه بیشتر:

 

1- كرمی راد، محمد، «جزوه درسی استراتژی های نظامی» ، تهران: دانشگاه عالی دفاع ملی، 1384 .

 

2- اچ اسكیلز ، رابرت ، «جنگهای آینده» ، ترجمه عبدالمجید حیدری، تهران : دانشكده فرماندهی و ستاد ، دوره عالی جنگ، 1384.

 

3- كاگلر ، ریچارد، «استراتژی و وضعیت نیرویی امریكا در قرن 21»، ترجمه احمدرضا تقاء و داود علمایی، تهران: دانشكده فرماندهی و ستاد، دوره عالی جنگ، 1380.

 

4- فولادی، قاسم و مسعود منزوی،«مفاهیم عملیات مشترك: ارتش امریكا در آینده چگونه خواهد چنگید؟ »، تهران: مركز آینده پژوهی علوم و صنایع دفاعی، 1387 .

 

5- كرفلد، مارتین، «بازاندیشی مفهوم جنگ » ، ترجمه عبادالله حیدری، تهران : مركز آینده پژوهی علوم و صنایع دفاعی ، 1386.

 

6-  تجری غریب آبادی، ذبیح الله، «جنگ نرم در یك نگاه»، سایت  باشگاهاندیشه ، 19/3/1389،به نقل از : kcatibeh.blogfa.com

 

7- «تئوری عملیات و رزم»، تهران : دانشكده فرماندهی و ستاد، معاونت تحقیق و پژوهش، 1376.

 

8- «هنر جنگ» ، تهران : انتشارات دانشگاه امام حسین(ع)، معاونت آموزش، 1375.

 

9- آقابخشی، علی و  مینو افشاری راد ، «فرهنگ علوم سیاسی» ، تهران : مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران، 1374. 

 

10- فصلنامه سیاست دفاعی، شماره 22 سال ششم، 1377.

 

11- ، ضیایی بیگدلی، محمدرضا ، «حقوق جنگ» ، تهران : انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، 1373.

 

12- «جنگ تحمیلی»، پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، به نقل از : dsrc.ir، WWW

 

13- بارونیان، حسن، «تعاریف جنگ»، به نقل از : news.navideshhad.com

 

14- طلوعی، محمود، «فرهنگ جامع علوم سیاسی»، تهران:  نشر علم، 1375 .

 

15- مشیرزاده، حمیرا ، « تحول در نظریه  های روابط بین الملل» ،تهران : سمت، 1386.

 

16- میرزایی،  مسعود ، «جنگ و صلح: دو روی یك سكه» ، روزنامه ایران 12/6/1386

 

17-حسنلو، خسرو ، «مروری بر مفاهیم جنگ» ، تهران : موسسه آموزشی و تحقیقات صنایع دفاعی ، مركز آینده پژوهی علوم و فناوریهای دفاعی ، 1388

 

18- گیوهان، والتر، «سیطره زمان:  بعد چهارم در جنگهای مدرن» ، ترجمه مصطفی میخبر، تهران : دوره عالی جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1382 .

 

19- كاس،  فرانك و رابرت بانكر، «تهدیدات غیردولتی و جنگ‌های آینده »،  نقد و بررسی توسط گروه مترجمان،  تهران : موسسه ابرار معاصر تهران ، بر گرفته از كتابخانه دیجیتالی دید( www.did.ir)

 

20- نای، جوزف ، «محدوده های قدرت امریكا» ، فصلنامه سیاست خارجی ، ترجمه توسط گروه مترجمان ، برگرفته از كتابخانه دیجیتالی دید.  www. Did . ir

 

21- جانسون، چالمرز ، « مصایب امپراتوری: امپریالیسم نظامی امریكا»، ترجمه  عباس كاردان و سعید كلاهی خیابانی، تهران :  موسسه ابرار معاصر تهران ، 1386 .

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا